اثر تماشاگر (Bystander Effect) یک پدیده روان‌شناختی اجتماعی است که در آن افراد در موقعیت‌های اضطراری با وجود حضور دیگران، کمتر احتمال دارد به قربانی کمک کنند


اثر تماشاگر چیست؟

. این پدیده ناشی از:

  • پراکندگی مسئولیت: افراد تصور می‌کنند دیگران اقدام خواهند کرد
  • نفوذ اجتماعی: تقلید رفتار غیرفعال دیگران
  • ترس از قضاوت: نگرانی درباره ارزیابی دیگران

این پدیده نخستین بار پس از قتل کیتی جنووز در ۱۹۶۴ مورد توجه قرار گرفت، زمانی که شاهدان متعدد از مداخله یا کمک‌خواهی خودداری کردند (منبع).

اثر تماشاگر که افراد به تفاوت از کنار قربانی رد می شوند

سابقه تاریخی اثر تماشاگر

قتل کیتی جنووز (۱۹۶۴)

این واقعه در نیویورک جرقه‌ای برای تحقیقات روانشناسی اجتماعی شد. گزارش‌های اولیه (گاه اغراق‌آمیز) نشان می‌داد ده‌ها شاهد بدون مداخله نظاره‌گر بوده‌اند.

تحقیقات دارلی و لاتانه (۱۹۶۸)

این روانشناسان با آزمایش‌های پیشگامانه مکانیسم‌های اثر تماشاگر را شناسایی کردند:

  • کاهش ۷۵٪ مداخله در حضور ۴ شاهد نسبت به شرایط انفرادی
  • کشف رابطه معکوس بین تعداد شاهدان و احتمال کمک(منبع)

زمینه‌های تاریخی گسترده‌تر

اثر تماشاگر در وقایع تاریخی مانند هولوکاست و کشتار نژادی تولسا نیز مشاهده شده است. مارتین لوتر کینگ درباره "سکوت خیانت‌کارانه" تماشاگران در برابر بی‌عدالتی هشدار داده بود (منبع).

دلایل روانشناختی اثر تماشاگر

این پدیده از تعامل چند مکانیسم روانی ناشی می‌شود:

  • پراکندگی مسئولیت: تقسیم احساس مسئولیت در جمع
  • ابهام موقعیت: عدم اطمینان از جدیت وضعیت
  • ترس از ارزیابی: نگرانی از قضاوت دیگران
  • همنوایی اجتماعی: تقلید رفتار غیرفعال دیگران
  • جهل کثرت‌گرایانه: تصور متفاوت‌بودن درک خود از دیگران

نمودار تأثیر تعداد شاهدان

براساس تحقیقات دارلی و لاتانه:

  • فرد تنها: ۸۵٪ احتمال مداخله
  • با ۲ شاهد: ۶۲٪ احتمال مداخله
  • با ۵ شاهد: ۳۱٪ احتمال مداخله

این عوامل در موقعیت‌های مختلف از موارد پزشکی تا زورگیری روزمره مشاهده می‌شوند (منبع).

راهکارهای مقابله با اثر تماشاگر

  • آموزش عمومی: افزایش آگاهی درباره این پدیده
  • مسئولیت‌پذیری مستقیم: خطاب مستقیم به افراد خاص برای کمک
  • توسعه مهارت‌های مداخله: آموزش عملی واکنش در بحران
  • کاهش ابهام: شفاف‌سازی موقعیت‌های اضطراری

درک این پدیده اولین گام برای تبدیل شدن به "مقاوم فعال" در موقعیت‌های بحرانی است (منبع).

اثر تماشاگر چیست؟ 

اثر تماشاگر یک پدیده روان‌شناختی اجتماعی است که در آن افراد کمتر به قربانی کمک می‌کنند یا در مواقع اضطراری وقتی افراد دیگر حضور دارند مداخله می‌کنند. حضور دیگران تمایل فرد به عمل را مهار می‌کند، اغلب به دلیل پراکندگی مسئولیت هر فردی فرض می‌کند شخص دیگری اقدامی انجام خواهد داد، که احساس مسئولیت شخصی او را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، نفوذ اجتماعی نقشی را ایفا می‌کند، جایی که افراد به دنبال نشانه‌هایی در مورد نحوه رفتار کردن به دیگران هستند و ممکن است عدم اقدام دیگران را به عنوان سیگنالی برای غیرضروری بودن مداخله تفسیر کنند.

این تأثیر پس از قتل کیتی جنووز در سال 1964، که در آن شاهدان متعددی مداخله نکردند یا درخواست کمک نکردند، به طور گسترده ای شناخته شد. این رویداد غم انگیز جرقه تحقیقات گسترده ای را در مورد اینکه چرا مردم گاهی اوقات در هنگام حضور دیگران در مضیقه کمک نمی کنند، انجامید

دلایل اصلی اثر تماشاگر عبارتند از:

  • اشاعه مسئولیت: افراد احساس می کنند کمتر مجبور به اقدام هستند زیرا مسئولیت بین همه شاهدان تقسیم می شود.
  • نفوذ اجتماعی: افراد واکنش های دیگران را زیر نظر دارند و اگر دیگران نگران نباشند، ممکن است از انجام دادن خودداری کنند.
  • نگرانی ارزیابی: نگرانی در مورد اینکه دیگران چگونه اعمال خود را درک می کنند، می تواند مانع از مداخله شود.

اثر تماشاگر می‌تواند در محیط‌های مختلفی رخ دهد، از موارد اضطراری مانند حمله یا بحران‌های پزشکی گرفته تا موقعیت‌های روزمره مانند آزار و اذیت در محل کار یا قلدری، که در آن افراد از ابراز نگرانی‌ها یا ارائه کمک دریغ می‌کنند(منبع)(منبع).

درک تأثیر تماشاگر اهمیت مسئولیت فردی و اقدام پیشگیرانه برای غلبه بر تردید و ارتقای کمک در موقعیت های اجتماعی را برجسته می کند. آگاهی و آموزش در مورد این پدیده می تواند افراد را به مداخله تشویق کند تا اینکه تصور کنند دیگران این کار را انجام می دهند(منبع)(منبع).

سابقه تاریخی اثر تماشاگر

پیشینه تاریخی اثر تماشاگر، که به عنوان اثر تماشاگر نیز شناخته می‌شود، با چندین رویداد کلیدی و تحولات روان‌شناسی اجتماعی مرتبط است:

کیتی جنووز (1964):

این مفهوم اولین بار پس از قتل کیتی جنووز در شهر نیویورک مطرح شد. گزارشی که به طور گسترده منتشر شد (البته بعداً مشخص شد که اغراق آمیز بود) ادعا کرد که ده ها همسایه شاهد حمله او بودند اما مداخله نکردند یا با پلیس تماس نگرفتند. این مورد توجه عمومی را به پدیده بی‌علاقگی تماشاگران جلب کرد و جرقه تحقیقات روان‌شناختی در مورد اینکه چرا مردم گاهی اوقات در مواقع اضطراری زمانی که دیگران در آن حضور دارند کمک نمی‌کنند، شد.

پژوهش دارلی و لاتانه (1968):

با الهام از مورد Genovese، روانشناسان اجتماعی جان ام. دارلی و بیب لاتانه آزمایش های آزمایشگاهی پیشگامی را انجام دادند که نشان می دهد حضور دیگران احتمال کمک کردن افراد را در مواقع اضطراری کاهش می دهد. آنها مکانیسم های کلیدی مانند انتشار مسئولیت و نفوذ اجتماعی را شناسایی کردند و نشان دادند که با افزایش تعداد تماشاگران، مداخله فردی کاهش می یابد(منبع)(منبع).

زمینه تاریخی و روانی قبلی:

مطالعه تأثیر تماشاگر تحت تأثیر تحولات قبلی در روانشناسی و تحقیقات اجتماعی بود. تشکیل انجمن مطالعات روانشناختی مسائل اجتماعی (SPSSI) در سال 1936 به عادی سازی مطالعه مشکلات اجتماعی در روانشناسی کمک کرد. تحقیقات کرت لوین در مورد پویایی گروه در دهه 1930 و انقلاب شناختی دهه 1950 نیز زمینه های نظری را برای درک رفتار اجتماعی و تصمیم گیری در گروه ها فراهم کرد، که دارلی و لاتانه بر اساس آن کار کردند(منبع).

نمونه های تاریخی گسترده تر و بازتاب اخلاقی:

تأثیر تماشاگران در زمینه جنایات تاریخی بزرگ، مانند هولوکاست و کشتار نژاد تولسا، که در آن تماشاگران یا به طور منفعلانه مشاهده می کردند یا در خشونت شریک بودند، منعکس شده است. این رویدادها به گفتمان عمومی در مورد مسئولیت اخلاقی تماشاگران و محکومیت اجتماعی سکوت و انفعال کمک کرد. چهره هایی مانند یواخیم پرینز و مارتین لوتر کینگ جونیور بر ضرورت اخلاقی عمل به جای سکوت در برابر بی عدالتی تاکید کردند(منبع)(منبع).

به طور خلاصه، اثر تماشاگر از ترکیبی از یک رویداد غم انگیز برجسته، تحقیقات تجربی روانشناسی اجتماعی، و بازتاب تاریخی و اخلاقی گسترده تر در مورد نقش شاهدان در بحران های اجتماعی پدیدار شد. این یک مفهوم اساسی در درک رفتار اجتماعی انسان و مسئولیت در مواقع اضطراری است.

چرا پدیده اثر تماشاگر رخ می دهد؟

تأثیر تماشاگر عمدتاً به دلیل چندین عامل روانی و اجتماعی رخ می دهد که افراد را از مداخله در مواقع اضطراری با حضور دیگران باز می دارد:

  • انتشار مسئولیت: هنگامی که چندین نفر شاهد یک وضعیت اضطراری هستند، هر فرد مسئولیت شخصی کمتری برای اقدام احساس می کند، با این فرض که شخص دیگری مداخله خواهد کرد. این مسئولیت مشترک احساس تعهد به کمک را برای هر فرد کاهش می دهد.
  • تأثیر اجتماعی و انطباق: مردم به دنبال سرنخ هایی در مورد چگونگی رفتار دیگران هستند. اگر هیچ کس دیگری واکنش نشان ندهد، افراد موقعیت را به عنوان کمتر جدی تعبیر می کنند یا معتقدند مداخله غیرضروری است و منجر به انفعال جمعی می شود.
  • ترس از قضاوت اجتماعی: نگرانی در مورد اینکه دیگران چگونه اعمال خود را درک می کنند - ترس از خجالت، اشتباه کردن یا واکنش بیش از حد - می تواند افراد را از گام برداشتن منصرف کند.
  • ابهام و عدم قطعیت: زمانی که ماهیت موقعیت نامشخص یا مبهم است، تماشاگران در انجام کار تردید دارند و منتظر سیگنال‌های واضح‌تر هستند یا شخص دیگری رهبری را بر عهده می‌گیرد.
  • جهل کثرت گرایانه: افراد ممکن است به اشتباه تصور کنند که تفسیر خودشان از موقعیت با دیگران متفاوت است، که باعث می شود آنها را با یک هنجار درک شده از انفعال مطابقت دهند.
  • شایستگی ادراک شده: تماشاگران ممکن است بر این باور باشند که دیگران (مانند متخصصان) برای کمک صلاحیت بهتری دارند و تمایل خود را برای مداخله کاهش می‌دهد.

این عوامل با هم، یک محیط روانشناختی ایجاد می کنند که در آن حضور دیگران به طور متناقضی احتمال کمک کردن یک فرد را کاهش می دهد، حتی زمانی که به طور واضح به کمک نیاز است.