داغ دیدگی یا مرگ عزیزان و از دست دادن عزیزان می تواند یکی از عوامل ایجاد افسردگی باشد. حال سوال این است چگونه آن را تشخیص داده و درمان کنیم؟
رابطه داغ دیدگی و افسردگی
رابطه پیچیده ای میان این دو موضوع وجود دارد که باعث می شود باهم اشتباه گرفته شوند.
- بی حسی . این احساس حتی ممکن است یک هفته هم طول بکشد شما احساس می کنید که نمی توانید نبود عزیزتان را بپذیرید و احساس می کنید که او زنده است حتی ممکن است نتوانید گریه کنید زیرا احساس می کنید که از نظر عاطفی کرخت شده اید.
- سوگواری. این مرحله بین یک هفته تا شش ماه طول می کشد ولی شدت آن به مراتب کاهش می یابد در این زمان اشتهای شما کم می شود و به شدت گریه می کنید. اضطراب شما در این دوره زیاد است و نمی توانید روی هیچ موضوعی بجز غم تمرکز کنید. در طول این دوره ممکن است احساس کنید به کسی که فوت شده توجه کافی نداشته اید و خود را مقصر بدانید. حتی ممکن است درد جسمانی را هم تجربه کنید. در این دوره افراد زیادی می گویند که حضور مرده را در کنار خود احساس می کنند، صدای او را می شنوند یا حتی بوی او را احساس می کنند. این احساسات بسیار شبیه به توهم و افسردگی است ولی در این مرحله بسیارعادی است.
- پذیرش واقعیت. این مرحله آخر است و پس از ماه ششم کم کم اتفاق می افتد. سوگواری فروکش می کند و فرد می پذیرد که باید به زندگی عادی خود بر گردد. این مرحله ممکن است طول بکشد.
داغدیدگی ممکن است باعث افسردگی بشود ولی در اکثر موارد این اتفاق نمی افتد البته شخص داغ دیده ممکن است علائمی را نشان دهد که مانند افسردگی باشد.
هنگامی که کسی را از دست می دهیم افکار مربوط به خودکشی، سستی و بی حوصلگی و نگرانی در مورد گذشته کم تر رخ می دهد پس اگر این علائم را دارید بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید.
اگر اعتصاب غذا کرده اید، نمی خوابید یا دوست دارید که به خودتان یا دیگران آسیب بزنید باید هرچه سریع تر به دکتر مراجعه کنید.
غم و اندوه طبیعی است؟
غم مانند شاد یک احساس کاملا طبیعی است و نیازی ندارد که درمان شود غم و اندوه سه مرحله دارد.
مرحله اول غم، بی حسی است
این احساس حتی ممکن است یک هفته هم طول بکشد شما احساس می کنید که نمی توانید نبود عزیزتان را بپذیرید و احساس می کنید که او زنده است حتی ممکن است نتوانید گریه کنید زیرا احساس می کنید که از نظر عاطفی کرخت شده اید.
مرحله دوم غم، سوگواری است
این مرحله بین یک هفته تا شش ماه طول می کشد ولی شدت آن به مراتب کاهش می یابد در این زمان اشتهای شما کم می شود و به شدت گریه می کنید. اضطراب شما در این دوره زیاد است و نمی توانید روی هیچ موضوعی بجز غم تمرکز کنید.
در طول این دوره ممکن است احساس کنید به کسی که فوت شده توجه کافی نداشته اید و خود را مقصر بدانید.
حتی ممکن است درد جسمانی را هم تجربه کنید. در این دوره افراد زیادی می گویند که حضور مرده را در کنار خود احساس می کنند، صدای او را می شنوند یا حتی بوی او را احساس می کنند. این احساسات بسیار شبیه به توهم و افسردگی است ولی در این مرحله بسیارعادی است.
پذیرش واقعیت باید در مرحله آخر رخ دهد
این مرحله آخر است و پس از ماه ششم کم کم اتفاق می افتد. سوگواری فروکش می کند و فرد می پذیرد که باید به زندگی عادی خود بر گردد. این مرحله ممکن است طول بکشد.
غلبه بر غم و اندوه نجات از افسردگی است
غم و اندوه مانند احساسات دیگر طبیعی است و باید با آن درست برخورد کرد، در غیر این صورت این احساسات باعث ایجاد زمینه های افسردگی در فرد می شوند به یاد داشته باشید که شما باید بتوانید غم و اندوه خود را ابراز کنید در غیر این صورت با سرپوش گذاشتن بر روی آن ها فقط به این احساسات دامنه میزنید.
معمولا بهترین کار این است که در این شرایط به خانواده و دوستان خود روی بیاورید و آن ها را به معنای واقعی کلمه در غم خود شریک کنید این کار به شما کمک می کند تا راحت تر با واقعیت کنار بیایید.
بیاد داشته باشید که شما سربار آن ها نیستید و در زمان لازم شما هم همین کار را برای آن ها انجام می دهید.
مشاور می تواند این کار را برای فرد انجام دهد و به او کمک کند تا به سلامتی این مرحله زندگی را پشت سر بگذارد. مشاوران به شما کمک می کنند راحت تر در مورد غم صحبت کنید و با درد عاطفی خود راحت تر کنار بیایید و بتوانید شخص را در گذشته خود رها کنید.
چه چیزی باعث غم و اندوه شدید در فرد می شود؟ | مرگ عزیزان
بعضی از شرایط خاص می تواند مرگ عزیزان را دلخراش تر جلوه دهد و باعث ایجاد غم و اندوه شدیدتری در افراد بشود به طور مثال اگر مرگ فرد ناگهانی باشد و افراد انتظار آن را نداشته باشند غم وارده بر خانواده شدید تر است.
از اینگونه موارد می توان به مرگ فرزند، مرگ پدر و مادر، مرگ های پی در پی و مرگ کسی که به او وابستگی داشته اند، می توان اشاره کرد.
حمایت از شخص داغ دیده و افسردگی
اینکه به شخص داغدار زمان و فضای مناسب برای بروز احساساتش داده بشود بسیار مهم است، بسیاری از افراد در این شرایط از خوبی و خاطرات خود نسبت به شخص فوت شده صحبت می کنند ولی این کار اصلا درست نیست.
برای حمایت از شخصی که سوگوار است باید در ابتدا به آن ها اجازه بدهید تا درباره ی احساسات خود صحبت کنند. آن ها احتیاج دارند که بگویند چه احساسی دارند. این احساسات و هرچیز دیگری کاملا طبیعی هستند و باید بیان بشوند.
دارو درمانی برای فرد داغ دیده و افسرده مفید است؟
مصرف دارو برای فرد داغ دیده معمولا ضرر دارد زیرا در سوگواری کردن فرد اختلال ایجاد می کنند و فرد نمی تواند به زندگی عادی خود برگردد.
اگر نمی توانید بخوابید با تجویز دکتر می توانید از آرامبخش استفاده کنید. البته مصرف این قرص ها نباید تبدیل به یک عادت شود و فقط چند روز می توانند مورد استفاده قرار بگیرند.
این دارو حال شما را کمی بهتر می کند ولی باعث نمی شود که با غم خود کنار بیایید و بلافاصله پس از قطع قرص ها حال شما بدتر می شود و ممکن است غم طبیعی شما به افسردگی تبدیل شود.
غم غیرطبیعی چیست؟ آیا باید او را نجات داد؟
همه ی آدم ها به طور طبیعی این قدرت را ندارند که با غم کنار بیایند. بعضی ها از مراحل گفته شده به طور طبیعی گذر نمی کنند و احتیاج به کمک دارند. بعضی دیگر نمی توانند مرگ را درک کنند، وجود آن ها پر از خشم و کینه می شود و اطرافیان خود را مورد آزار قرار می دهند این افراد حتما باید با دکتر و متخصص در مورد مشکلات خود مشورت کنند.
هرچقدر این احساس طولانی تر شود احتمال ایجاد افسردگی و شدت افسردگی در فرد بیش تر می شود. اگر سابقه بروز افسردگی را دارید و با غم فقدان کسی دست و پنجه نرم میکنید بهتر است از متخصص کمک بگیرید زیرا احتمال بازگشت افسردگی وجود دارد.
شما به راحتی می توانید با مراکز برتر مشاوره افسردگی "مرکز مشاوره ستاره" تماس حاصل کنید، رزرو وقت 02122354282و 02122247100و 09035673050و 09108347597 است.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
مریم نادری
سلام. مرسی واقعا مطلب خوبیه. من دختر خاام بعد از مرگ مادرش توی خودش رفته. هی من میگم افسرده شده ولی مامانم میگه عادیه. ممنون بابت مطلب خوبتون
1399 روز پیش ارسال پاسخ